سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 

 

 

 

 

 

 

 

                              

 
 

(¯`·.¤* PaRad0X *¤.·´¯)

i psycho پنج شنبه 85/9/23 ساعت 11:44 عصر

  

ترسیدم؟
نمی دونم. شاید!
می خوام فرار کنم؟
نه! اصلا. میخوام تا آخرش همینجا بشینم.
گیج؟ آمـــــــــــــــــــــــــم. آره. فکر کنم همینه.
قاطی کردم!!

میگم: نفرت رو میشناسی؟ تا حالا از کسی انقدر متنفر شدی که به مرز جنون برسی؟
چه احساسی داشتی؟ هوم؟
می گه: وقتی از دور میبینیش صورتت داغ میشه. دلت میخواد داد بزنی.
هرجا باشه از مسیر دیدش میری کنار و یه جا که نبینتت حرکاتش رو نگاه می کنی.
وقتی احساس ضعیف بودن می کنی از هرجا که ببینیش یخ میزنی.
 دلت می خواد یه جا بشینی. حتی ایستادن سخت میشه.
متوجه شدی چطوری نفست بند میاد؟ چطوری حواست از همه جا پرت میشه؟
خیره میشی یا یه دفعه رو تو بر می گردونی.
وقتی باید جایی بری که می دونی هست دلشوره میگیری و اعصابت به هم میریزه.
دلت میخواد یه جا دور از همه کس و همه جیز حبسش کنی تا وقتی به اون چیزی که می خوای برسی.
اون چیزی که می خوای چیه؟ نمی دونی!!!
احساس وجودش باعث حرکات عصبیت میشه.
حتی به اسمش واکنش نشون میدی. خیلی وقتا غیر ارادی.
تمام ذهنتو پر می کنه.
روزا فکرت میشه و شبا خوابت.
گاهی وقتا انقدر عذابت میده که آرزوی مرگ می کنی.
وقتی خوش و خرم با دیگران میگه و می خنده دلت میخواد بمیره.
به جایی میرسی که دلت میخواد خودت زندگیشو ازش بگیری ...!

داد میزنه: هــــــــــــــــــــــــــــی!! حواست کجاس؟ منو نگا کن.
می گم: تو میدونی من چم شده؟
میخنده: آره.
می گم: خوش به حالت! من خودم هنوز نمی دونم ...!

اگه اینا علائم نفرته ... که خب میدونم هست، پس ....

ببخشید آقای محترم!

من دارم در مورد شما عشق رو تجربه می کنم یا نفرت رو ...؟!!

My Hazet  همون اندازه که واسه ی غصه هات اشک میریزم واسه اشک ریختنت دعا میکنم ...
My Hazet
هر روز که باعث میشی با چشمای خیس بیدار بشم می دونم روز خوبی دارم! به لطف گم شدنم تو کوچه ی علی چپ ...
My Hazet من همونقدر به شکوه تولدت فکر کردم که به لحظه ی مدفون شدن صورتت زیر دونه های خاک ...!
My Hazet  لمس وجودت هیچوقت به آرامش بخشی لحظه ای که مست غم قهه قهه میزنم به حرفهای دوستام نیست.
حرف؟! نه! منظورم لحظه هاییه که دور هم تو رو به درک حواله میدیم ...!
 

می گن اگه عشق واقعی باشه لحظه ی مرگ محبوبت رو نمی تونی ترسیم کنی...
My Hazet  تو که حرف میزنی، همون موقع که لبهات نْتهای زخم مینویسه و ناله، من لال میشم.
من دونه دونه زخمهاتو رو دلم میزنم که دردهاتو لمس کنم.
My Hazet وقتی تو ساکت میشی من وجودم فریاد میشه.
ابروهات وقتی تو صورتت گره می خوره یه گره رو راه نفسهام می افته ...
تو که می خندی ... بغض میکنم ... دلم میگیره واسه لحظه ی مرگ اون لبخند.
واسه لحظه ی مرگ زندگی بخش ترین لبخند دنیا.
هزتم من پرم از تو اما ... همیشه تشنه تر از قبل.
هزتم فقط به مرز پرستش نرسیدم ....

با اینهمه ....

My Hazet ...

برای لحظه ی مرگت برنامه ها دارم ....


باشه دخترک، هرطور که بخواهی
سقوط کن تا آخر عمر
مطمئن باش نه زمین سفتی وجود دارد، نه سنگی
فقط سقوط است و باز هم سقوط ....

 زیر تلالؤ خورشید عشق، روحیه ام به شدت برنزه شده ....

 

تو نمی تونی منو از بین ببری من هرگز شکست نمی خورم
چیزهایی که من بهشون سابقا عشق می ورزیدم قابل فروش نیستند
خودتو از من دور نگه دار خیلی دور از من
من برای همیشه دشمن واقعی تو باقی میمونم 

You don"t turn me off I will never fail
Things I loved before, are now for sale
Keep yourself away Far away
from me
I"ll Forever stay Your perfect enemy

 


نوشته شده توسط: ایده

نوشته های دیگران ()

 

 

-: خانه :-
-:
مدیریت :-
-:
پست الکترونیک :-
-: شناسنامه :-
 RSS 

 

 

-: کل بازدیدها :-
109422

-: بازدیدهای امروز :-
17

-: بازدیدهای دیروز :-
3

 

 

???!؟؟؟

 

 

-: اشتراک در خبرنامه :- 

 

-: درباره خودم :-

نوشتم: هجده ساله ام. پر از شور و نشاط و شیطنتهای دخترانه. پْرم از آرزوهای رنگارنگ.  امروز بيست و يك ساله ام. پْرم از تظاهر به پْرهای دیروز...! خالی از آرزوها و رویاهای رنگی ...!

 

-: لوگوی وبلاگ :-

psycho - (¯`·.¤* دخترونه *¤.·´¯)
 
 


-:
لینک دوستان من :-

-: لوگوی دوستان من :-

 

-: مطالب بایگانی شده :-

psycho
Special Days
Ideh shenasi
Salade Fasl
Women

 

-: آهنگ وبلاگ من :-

-: وضعیت من در یاهو :-

یــــاهـو
 

-: گزارش پرشین استات :-